انگیزشی

در لحظه زندگی کنید😃

انگیزشی

در لحظه زندگی کنید😃

فردی که به خود اطمینان دارد محتاج تعریف دیگران نیست.

#زندگی

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان
۲۲
ارديبهشت

طبیعت ارومیه

 

یار خوب و شاد را هم روز بد باید شناخت

مرد هر امداد را هم روز بد باید شناخت

 

در خوشی ها هر کسی با خنده یارت می شود

محرمِ غمباد را هم روز بد باید شناخت

 

هر که در عشقش به بد بر خورده پا پس می کشد

بی هوا فرهاد را هم روز بد باید شناخت

 

وقت تنگی قوم و خویشت روز ها گم می شوند

ریشه ی اجداد را هم روز بد باید شناخت

 

در میان مشکلاتت می شوی اسطوره ای

اوج استعداد را هم روز بد باید شناخت

 

سهراب عرب زاده

  • موفقیت sm
۳۱
فروردين

 

 

باز  می رسد نوبت خرمی ساقیا می ایی بیار

باز روی شاخ گل از درون جان نغمه می کند هَزار

جوشد اگر که می در دل خم زتب بر لب جو دیگر غنچه سرخ گل رویدی چرا

مست نعره می زند زشور جام می

چیست نغمه و نوای دلکش هزار

گشته چمن پر از بوی گل و شور بلبلان مست

دوره جوانی و نوبت عاشقی و هنگام شادی و موسم بهار است

نعره می زند بلبل از شعف غنچه می کند به روی بلبل چو خنده زان لبان شیرین باده رنگ

دلبر بی مهر و وفا از چه کنی جور و جفا

از چه کنی جور و جفا دلبر بی مهر و وفا

این دو روز زندگی غنیمت شمار و کم ستمگری کن به عاشقان

ساقی بیا بیا تر کن لبم زمی مطرب بیا بیا یک دم بدم به نی

تا به نای و نی بر آرم از روز غم دمار

روزی ببین بی ما طرف گلشن را

 

جوادبدیع زاده : بیات اصفهان؛ داد دل (ارکستر آلمانی 1316 )

  • موفقیت sm
۳۰
فروردين

زمستان رفت اما بهارانی نمیبینمزِمِسْتــــ❄ـان رَفــــت...

 

زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم

بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم

 

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم

ولی از خویشتن جز گردی به دامانی نمی بینم

 

چه بر ما رفته است ای عمر ؟ ای یاقوت بی قیمت !

که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم

 

زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم ؟

که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

 

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد

که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم

 

 فاضل نظری

  • موفقیت sm
۱۳
فروردين

پنجره

 

 

درد یک پنجره را پنجره ها می فهمند

معنی کور شدن را گره ها می فهمند

سخت بالا بروی ، ساده بیایی پایین 

قصه تلخ مرا سُرسُره ها می فهمند

یک نگاهت به من آموخت که در حرف زدن

چشم ها بیشتر از حنجره ها می فهمند

آنچه از رفتنت آمد به سرم را فردا

مردم از خواندن این تذکره ها می فهمند

نه نفهمید کسی منزلت شمس مرا

قرن ها بعد در آن کنگره ها می فهمند

#کاظم_بهمنی

  • موفقیت sm
۰۱
اسفند

فاضل نظری

 

فرقی نمی کند چه برایم نوشته دوست

گیرم که ناسزاست ولی دستخط اوست..

 

آیینه وار خیره به تنهایی توام

آری! سکوت ساده ترین راه گفت و گوست

 

این درس را زعشق تو آموختم که گاه

راه وصال دست کشیدن ز جست و جوست

 

هرکس به قدر وسع خریدار یوسف است

سرمایه شکسته دلان چیست ؟ آرزوست..

 

بیچاره ما که گرچه عزیزیم نزد خلق

چیزی که پیش دوست نداریم آبروست... :)❤

 

"فاضل نظری"

  • موفقیت sm
۱۵
بهمن

ازمهربان بودن دلم دیگر پشیمان است

زخمی شدم دور و برم صدها نمکدان است

 

دیروز میگفتم "محبت" قند یزد ، اما

امروز میگویم که نه! چاقوی زنجان است

 

چاقوکش وجراح میدانند یک چاقو

گاهی بلای جان و گاهی منجی جان است!

 

با هرضعیفی مهربان بودم ولی افسوس

دیدم سلام بره هم با گرگ یکسان است!

 

اصلأ چرا باید نترسم از ضعیفان؟ هان؟

وقتی لب کاغد شبیه تیغ بران است!

 

فهمیدم اما دیرفهمیدم که "نادان" را

از هر طرف هم که بخوانی باز "نادان" است!  :)

 

محسن کاویانی

  • موفقیت sm
۲۸
دی

آتش پنهانآتش پنهان

فریدون مشیری

گرمی آتش خورشید فسرد

مهرگان زد به جهان رنگ دگر

پنجه خسته این چنگی پیر

ره دیگر زد و آهنگ دگر

زندگی مرده به بیراه زمان

کرده افسانه هستی

کوتاه

جز به افسوس نمی خندد مهر

جز به اندوه نمی تابد ماه

باز در دیده غمگین سحر

روح بیمار طبیعت پیداست

باز در سردی لبخند غروب

رازها خفته ز ناکامی هاست

شاخه ها مضطرب از جنبش باد

در هم آویخته می پرهیزند

برگها سوخته از بوسه مرگ

تک تک از شاخه فرو

میریزند

می کند باد خزانی خاموش

شعله سرکش تابستان را

دست مرگ است و ز پا ننشیند

تا به یغما نبرد بستان را

دلم از نام خزان می لرزد

زانکه من زاده تابستانم

شعر من آتش پنهان من است

روز و شب شعله کشد در جانم

می رسد سردی پاییز حیات

تاب این سیل بلاخیز نیست

غنچه ام نشکفته به کام

طاقت سیلی پاییزم نیست...

  • موفقیت sm
۲۵
آبان

کفتری می‌میردواز او خبرهابیشتر

می‌شود وقتی که می‌ریزند پرهابیشتر

 

چارده قرن است دخترها به چشم گورها

زنده می‌میرند حتی از پسرهابیشتر

 

من زره پوشیدم و در جنگها فهمیده‌ام

تیر می‌افتد به جان بی‌سپرهابیشتر

 

خود کشی کردم ببندم من دهان شهر را

می شود با رفتنم حالا نظرها بیشتر

 

ازبهشتی ها شنیدم وقت نقاشی تو

هرچه من دیوانه بودم باهنر ها بیشتر

 

 در سکوت شهر دیدم لطف این مصراع را

هرچه لالش بیش هم، تعداد کرها بیشتر!

 

سنگ اگر بالا نشیند کسر شان شیشه نیست

دل، اگرچه بشکند اما کمرها بیشتر

 

 با تبر مقیاس کردم قامت" کبریت" را

ترس جنگل باشد از این"بیخطر"ها بیشتر

 

مثل عیسایی که درحس یتیمی مانده است

من غریبی می‌کشم از بی‌پدرها بیشتر

 

  بیشتر دیوانه‌ام تا شاعری پر مدعا

می شود باشعرهایم دردسرها بیشتر

 

#رسول_مختاری_پور

  • موفقیت sm
۲۴
مهر

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

غزل مرثیه با الهام از غزل عرفانی امام خمینی (ره):

شاعر:عباس احمدی

 

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم

حال سجاد تو را دیدم و بیمار شدم

در حسینیه ارباب شبی خوابم برد

صبح پشت در یک میکده بیدار شدم

چه شبی بود که از بین دو انگشت شما

ناگهان با خبر از عالم اسرار شدم

بچه بودم که علمدار، شفا داد مرا

تا قیامت به ابالفضل(ع) بدهکار شدم

خلق در روضه گرفتند برات عتبات

من بیچاره ولی دیر خبردار شدم

رشته بر گردنم افکنده ای و در پی تو

هر شب آواره هر کوچه و بازار شدم

کربلا اوج عزا بود ولی چون زینب

از بلایای پس از شام عزادار شدم

"من از آن روز که در بند توام آزادم"

نوکر فاطمه (س)و حید کرّار شدم

 

  • موفقیت sm
۱۵
شهریور

دریک‌سالن‌تئاتر،اتاقک‌پشت‌صحنه‌آتش‌گرفت.

#دلقک، روی صحنه آمد تا دیگران را خبر کند.

تماشاچیان خیال کردند که این یک شوخی‌ست و دلقک را تشویق کردند. ..:)

دلقک دوباره هشدار داد..

 #تشویق_بالاترگرفت. . .!

این،

 همان پایانی‌ست که من برای جهان تصور می کنم،

یک تشویق همگانی،

از سوی رندانی که ایمان دارند، این جهان یک شوخی‌‌است . . . !

 

📉موفقی‍ـ🎯ــت✏

  • موفقیت sm